به گزارش تجارت نفت به نقل از خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ در فضای ژئوپلیتیک کنونی که روابط ایران و غرب، بهویژه ایالات متحده آمریکا، در بستری از تهدید و فرصت نوسان میکند، سیاست «تعلیق با مذاکره»، که پس از دوره ترامپ تثبیت شد، موجب عقبماندگی تصمیمسازی داخلی در برخی حوزههای زیربنایی شده است. به تعبیر دقیقتر، دونالد ترامپ با ایران همان میکند که رونالد ریگان با شوروی کرد: نه جنگ، نه صلح، بلکه فرسایش ظرفیت داخلی از طریق تعلیق و بلاتکلیفی. در چنین بستری، اصرار بر انتظار برای «رفع تحریم» یا «بازگشت به برجام» گویی به سیاست تعلیق ارادی بدل شده است که باعث مهار رشد درونی شده، در حالیکه تجربه نشان میدهد خودکفایی راهبردی و بهرهبرداری از ظرفیتهای بالفعل، ضرورتی تاریخی است.
از جمله این ظرفیتها، حوزه راهبردی «حملونقل ترکیبی» است که شامل اتصال هماهنگ و کارآمد سامانههای حملونقل جادهای، ریلی، هوایی و دریایی در یک زنجیره یکپارچه میشود. ایران با موقعیت منحصربهفرد ژئواستراتژیک، میتواند کانون اتصال شرق به غرب و شمال به جنوب باشد. موقعیتی که از راهآهنهای در دست توسعه، بنادر جنوبی و شمالی، فرودگاههای منطقهای و مسیرهای بینالمللی عبوری، بهرهبرداری متوازنی را میطلبد. این یادداشت با هدف روشنسازی ظرفیتهای مغفولمانده ایران در حوزه حملونقل ترکیبی، به بررسی 40 تجربه موفق جهانی و سپس 100 امکان داخلی میپردازد.
بیشتر بخوانید
40 ظرفیت بینظیر توسعه کشاورزی ایران 88 ابتکار برای اقتصاد گردشگری مذهبی ایرانبخش اول؛ 40 تجربه جهانی در توسعه حملونقل ترکیبی (Multimodal Transport)
بندر روتردام (هلند): بندر روتردام بزرگترین بندر اروپا است و با اتصال مستقیم شبکه ریلی، جادهای و رودخانهای، مدل بسیار موفقی از حملونقل ترکیبی را شکل داده است. این بندر با راهاندازی سیستم "PortShuttle"، امکان انتقال سریع کانتینر بین بنادر داخلی، مناطق صنعتی و قطارهای بینالمللی را فراهم کرده و نقش کلیدی در زنجیره تأمین کالا در اروپای غربی دارد.کریدور شمال-جنوب هند-روسیه (INSTC): کریدور بینالمللی شمال-جنوب یکی از بزرگترین طرحهای حملونقل ترکیبی جهان است که از هند آغاز میشود، از طریق ایران عبور میکند و به روسیه میرسد. این مسیر با استفاده از حملونقل دریایی، ریلی و جادهای توانسته است هزینه حملونقل را تا 30درصد و زمان را تا 40درصد کاهش دهد.سیستم حملونقل ترکیبی آلمان (DB Cargo): شرکت دولتی راهآهن آلمان (Deutsche Bahn) از طریق زیرمجموعه DB Cargo شبکهای منظم از قطارهای باری بین بنادری چون هامبورگ و مناطق صنعتی جنوب آلمان ایجاد کرده است. DB Cargo همچنین با شرکتهایی چون DHL و Maersk همکاری دارد تا زنجیره تأمین بهینهتری ایجاد کند.کریدور ترانسسیبری روسیه: مسیر ریلی ترانسسیبری که از شرق دور روسیه تا مسکو و سپس اروپا امتداد دارد، بهواسطه زیرساختهای جدید حملونقل چندوجهی، امکان اتصال سریع به بنادر چین و دریای بالتیک را فراهم کرده است. این خط با همکاری چین و روسیه برای انتقال سریع کانتینرها به اروپا اهمیت ژئواستراتژیک دارد.سیستم حملونقل ترکیبی بندر سنگاپور: سنگاپور با دارا بودن یکی از کارآمدترین بنادر دنیا، با اتصال سریع به خطوط ریلی مالزی و شبکه هوایی بینالمللی، نمونهای از موفقترین گرههای حملونقل ترکیبی جهان است. سیستم دیجیتالی Smart Port و Free Trade Zone در این بندر، بهرهوری زنجیره تأمین را افزایش داده است.طرح( One Belt One Road ) چین: چین از طریق پروژه یک کمربند یک راه، بیش از 70 کشور را به شبکه حملونقل ترکیبی متصل کرده است. ایجاد راهآهن مستقیم از چین به اروپا، اتصال بنادر به راهآهن در آفریقا و استفاده از سرمایهگذاری مشترک با کشورهای مسیر از ویژگیهای کلیدی این طرح است.کریدور پان-آمریکن (Pan-American Corridor): این کریدور از آلاسکا تا پایینترین نقطه آمریکای جنوبی امتداد دارد و ترکیبی از مسیرهای جادهای، ریلی، دریایی و هوایی است. همکاری میان کشورها و مشارکت نهادهای خصوصی نقش مهمی در توسعه این شبکه ایفا کرده است.شبکه چندوجهی اتحادیه اروپا (TEN-T): طرح شبکه حملونقل اروپایی TEN-T از طریق اتصال بنادر، فرودگاهها، خطوط راهآهن و بزرگراهها، حملونقل ترکیبی در سطح قاره اروپا را توسعه داده است. این پروژه، سرمایهگذاریهای کلانی در زیرساختهای همگرا و هماهنگ انجام داده و با اولویتبخشی به کریدورهای سبز، بر پایداری محیطزیست نیز تأکید دارد.سیستم حملونقل ترکیبی ژاپن: ژاپن با شبکه دقیق راهآهن، بنادر پیشرفته و سیستم حملونقل درونشهری هوشمند، یکی از نمونههای موفق در استفاده همزمان از چند مد حملونقل است. شرکتهایی مانند JR Freight، سیستم رزرو و رهگیری بار را دیجیتالی کردهاند تا بهرهوری را افزایش دهند.بندر لوسآنجلس و لانگ بیچ (آمریکا): این بنادر از طریق اتصال مستقیم با شبکه ریلی BNSF و Union Pacific، امکان ترانزیت سریع کالا به مناطق داخلی آمریکا را فراهم کردهاند. اجرای طرح “PierPass” و سیستم دیجیتال پیشرفته در این دو بندر، زمان تخلیه و ترخیص را کاهش داده است.کریدور سبز بالتیک - آدریاتیک: این کریدور بخشی از شبکه TEN-T اروپا است و کشورهای لهستان، جمهوری چک، اسلوونی و ایتالیا را به هم متصل میکند. در این مسیر، با ترکیب راهآهن پرسرعت، حملونقل کامیونی و بندرهای دریایی، زمان حمل و مصرف انرژی به شدت کاهش یافته است.بندر دورتموند (آلمان): دورتموند با تبدیل شدن به یک Inland Port توانسته است از طریق اتصال به رود راین، شبکه جادهای و راهآهن، نقش مهمی در زنجیره تأمین صنعتی آلمان بازی کند. مرکز توزیع کالای آمازون در این منطقه از این زیرساخت بهرهمند است.شبکه حملونقل ترکیبی کانادا (CN Rail): شرکت Canadian National Railway با اتصال بنادر شرقی و غربی کانادا به ایالات متحده، مسیرهایی ترکیبی ایجاد کرده است. این شبکه در هماهنگی با کامیونها و خطوط هوایی، زمان ترانزیت کالا بین چین، کانادا و آمریکا را به شدت کاهش داده است.اتصال بندر آنتورپ به اروپای مرکزی: بلژیک از طریق اتصال بندر آنتورپ به شبکه ریلی آلمان، فرانسه، اتریش و جمهوری چک، توانسته است یکی از هابهای چندوجهی قاره شود. این بندر با استفاده از سامانه دیجیتال CargoStream مسیرهای بهینه حمل را تعیین میکند.برنامه حملونقل سبز نروژ: نروژ با تکیه بر حملونقل ریلی الکتریکی، انتقال بار از جاده به ریل را در دستور کار قرار داده است. بنادر این کشور مانند Bergen و Oslo به خطوط ریلی مجهز شدهاند تا به کاهش انتشار دیاکسید کربن کمک کنند.شبکه کریدور آفریقای جنوبی: کشور آفریقای جنوبی با ایجاد شبکهای از کریدورهای ترکیبی (مانند(Maputo Corridor) موفق شده است بنادر خود را به مراکز صنعتی کشورهای محصور آفریقایی (مانند بوتسوانا، زامبیا، زیمبابوه) متصل کند.سیستم بندری پیشرفته هامبورگ: بندر هامبورگ با استفاده از فناوریهای هوشمند، هماهنگی بین حملونقل دریایی، ریلی و کامیونی را فراهم کرده است. مرکز مدیریت ترافیک دیجیتال این بندر به کنترل لحظهای جریان بار کمک میکند.فرودگاه فرانکفورت بهعنوان هاب ترکیبی: فرودگاه فرانکفورت علاوه بر نقش هوایی، دارای اتصال ریلی مستقیم به ایستگاه قطار پرسرعت و مسیرهای باری است. این ویژگی، انتقال سریع مسافر و بار از هوا به ریل را فراهم کرده است.بندر لاگوس (نیجریه): لاگوس با ایجاد خطوط اتصال جادهای و ریلی به بنادر داخلی نیجریه، پروژه حملونقل ترکیبی غرب آفریقا را توسعه داده است. این بندر با حمایت بانک جهانی، به الگویی برای اتصال مناطق محصور قاره تبدیل شده است.کریدور لجستیکی دبی (Dubai Logistics Corridor): امارات با ترکیب بندر جبلعلی، فرودگاه آلمکتوم و منطقه آزاد لجستیکی، یک کریدور حملونقل ترکیبی پیشرفته ایجاد کرده است که امکان ترانزیت 12 میلیون تن کالا را در سال فراهم میکند.بندر هامبورگ (آلمان): تحول در زنجیره تأمین از طریق "Hinterland Connectivity" : بندر هامبورگ که یکی از بزرگترین بنادر کانتینری در اروپا به شمار میرود، استراتژی خود را بر تقویت اتصال به مناطق داخلی (Hinterland) متمرکز کرده است. این بندر با بهرهگیری از خطوط ریلی اختصاصی مانند METRANS وDB Cargo، توانسته سهم حملونقل ریلی را تا 50درصد از کل حملونقل بار بندری افزایش دهد. همچنین با توسعه پایانههای کانتینری خشک (Dry Ports) در نقاط دوردست مانند لایپزیگ و نورنبرگ، عملیات تخلیه و ترخیص بار را به خارج از بندر منتقل کرده است تا از تراکم در اسکلهها کاسته شود. سیستم هوشمند هماهنگی زمانبندی بین قطارها، کامیونها و کشتیها نیز یکی از عوامل اصلی موفقیت در کاهش زمان تحویل کالا و افزایش بازدهی لجستیکی بوده است.شبکه حملونقل ترکیبی سئول (کره جنوبی): همافزایی هوایی، زمینی و ریلی در کریدور اینچئون: شهر سئول با ترکیب فرودگاه بینالمللی اینچئون، بندر اینچئون و خطوط ریلی سریعالسیر، موفق به ایجاد یکی از یکپارچهترین سیستمهای حملونقل ترکیبی در شرق آسیا شده است. کالاهایی که از طریق هوایی وارد میشوند، از طریق قطارهای سریعالسیر مستقیماً به انبارهای مناطق صنعتی منتقل میشوند و بالعکس. علاوه بر این، استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی برای پیشبینی حجم بار، به مدیریت جریان ترافیکی کمک شایانی کرده است. این سیستم موجب شده زمان متوسط تحویل کالا از فرودگاه تا کارخانه به کمتر از 6 ساعت برسد، که در مقیاس جهانی بینظیر است.بندر سانتوس (برزیل): حلقه اتصال تولیدات کشاورزی با صادرات جهانی از طریق مدل "Port Rail Integration" : بندر سانتوس بهعنوان بزرگترین بندر آمریکای جنوبی، نقش حیاتی در صادرات کالاهای کشاورزی چون سویا و قهوه دارد. دولت برزیل با سرمایهگذاری مشترک در خطوط ریلی جدید، اقدام به ایجاد مسیری مستقیم از ایالتهای کشاورزی نظیر ماتوگروسو به بندر کرده است. پروژههایی مانند Rumo Logística و فاز توسعه Northern Arc Rail Corridor باعث شدهاند سهم ریلی از حملونقل صادراتی در این بندر از 10درصد در سال 2010 به بیش از 30درصد در سال 2023 برسد. کاهش وابستگی به جادهها، ضمن کاهش تلفات زیستمحیطی، موجب کاهش هزینهها و افزایش سرعت تحویل کالا شده است. منطقه اقتصادی ویژه چابهار (ایران): ظرفیت منطقهای برای حملونقل ترکیبی آسیای جنوبی به آسیای میانه : بندر چابهار با اتصال به شبکه ریلی ایران و همکاری سهجانبه با هند و افغانستان، به عنوان حلقهای کلیدی در کریدور ترانزیتی بینالمللی تبدیل شده است. مسیر چابهار–زرنج–دلارام، که ترکیبی از حملونقل جادهای و ریلی را شامل میشود، مسیر دسترسی هند به آسیای مرکزی و روسیه را بدون نیاز به عبور از پاکستان فراهم میسازد. همچنین با بهرهگیری از خطوط کشتیرانی منظم و انبارهای لجستیکی متعدد، امکان انتقال کانتینر بین دریا، راهآهن و کامیونها فراهم شده است. راهاندازی مرکز مدیریت عملیات چندوجهی در این بندر، روند تحویل کالا را تا 48 ساعت کاهش داده است.کریدور اوراسیا(Eurasian Land Bridge): اتصال راهبردی چین به اروپا با رویکرد حملونقل ریلی پرسرعت: این کریدور، که تحت عنوان راهآهن چین–اروپا نیز شناخته میشود، مسیر 11 هزار کیلومتری از شهرهایی مانند چنگدو، شیآن و ییوو به شهرهای اروپایی مانند دوئیسبورگ و ورشو را در بر میگیرد. در این مسیر از ترکیبی از حملونقل ریلی، جادهای و کشتیهای کوچک رودخانهای استفاده میشود. یکی از موفقترین بخشهای این کریدور، توسعه گرههای لجستیکی میانراهی در قزاقستان و بلاروس است که امکان تغییر اندازه چرخهای واگنها و تطبیق با استانداردهای ریلی مختلف را فراهم میسازد. زمان انتقال کالا از چین به اروپا از 45 روز به 15 روز کاهش یافته و این موضوع، تجارت الکترونیک و صادرات فناوریمحور را متحول کرده است.مرکز لجستیکی ویانا (اتریش): پیوند میان اروپا مرکزی و بالکان از طریق حملونقل چندوجهی: مرکز لجستیکی ویانا بهعنوان یکی از هوشمندترین هابهای حملونقل چندوجهی در اروپای مرکزی، با استفاده از شبکه ریلی ÖBB و اتصال به رود دانوب، توانسته است پیوندی کارآمد میان بنادر دریای سیاه، کشورهای بالکان، و بازارهای اروپای غربی ایجاد کند. وجود سیستم رهگیری RFID برای کانتینرها، همراه با مراکز ترمینال کانتینری خشک در اسلواکی و مجارستان، منجر به کاهش 20درصد هزینه لجستیک و افزایش اطمینان در زنجیره تأمین شده است.پروژه حملونقل ترکیبی "Silk Road Maritime" در فوژو (چین): همگرایی دریا، ریل و فناوری دیجیتال: بندر فوژو در استان فوجیان با راهاندازی پروژه "Silk Road Maritime" بهدنبال یکپارچهسازی بنادر ساحلی، خطوط ریلی سریعالسیر و خدمات بندری الکترونیکی بوده است. در این سیستم، ورود کشتیها، تخصیص بار به قطارها، و انتقال به انبارهای داخلی از طریق الگوریتمهای هوش مصنوعی و بلاکچین مدیریت میشود. بهرهگیری از بنادر رودخانهای داخلی، مانند Jiangyin، انعطافپذیری مسیر حملونقل را افزایش داده و منطقه را به یکی از مراکز نوآورانه حملونقل ترکیبی تبدیل کرده است.بندر دارالسلام (تانزانیا): دروازه ترانزیت برای کشورهای محصور آفریقا با حملونقل ترکیبی: تانزانیا از طریق سرمایهگذاری در نوسازی بندر دارالسلام و توسعه خط ریلی جدید SGR (Standard Gauge Railway)، دسترسی کشورهای محصور در خشکی مانند رواندا، بوروندی و اوگاندا را به دریا ممکن ساخته است. مدل ترکیبی حملونقل شامل تخلیه کانتینر در بندر، بارگیری سریع به قطار و انتقال به ایستگاههای کانتینری مرزی است. این سیستم زمان ترانزیت بین بندر و رواندا را از 30 روز به 10 روز کاهش داده و بهبود چشمگیری در هزینههای صادراتی ایجاد کرده است.پروژه اتصال بنادر شمال فرانسه به راین (Seine-Nord Europe Canal): همگرایی دریایی، ریلی و رودخانهای: این پروژه در حال ساخت که کانال سِن را به رود راین متصل میکند، بهمنظور ایجاد یک مسیر حملونقل ترکیبی دریایی–رودخانهای–ریلی میان بنادر شمالی فرانسه (لو آور و دونکرک) و بنادر آلمان و هلند طراحی شده است. پیشبینی میشود با بهرهبرداری از این پروژه، سالانه بیش از 20 میلیون تن بار از جاده به مسیر رودخانه منتقل شود که بهطور مستقیم باعث کاهش آلایندگی و بهبود ایمنی حملونقل خواهد شد.منطقه لجستیکی مرکزی قزاقستان (Khorgos Gateway): قلب کریدور خشکی چین–اروپا: این منطقه که در مرز چین و قزاقستان واقع شده، با امکاناتی مانند ترمینالهای تعویض چرخ (Gauge Transfer), انبارهای چندمنظوره، و سیستم لجستیک آزاد، بهعنوان شاهراه حیاتی کریدور اوراسیا شناخته میشود. با امکان ترکیب حملونقل ریلی، جادهای و کانتینری در این منطقه، بارهایی که از چین میآیند بهسرعت با واگنهای سازگار با استاندارد روسی بارگیری میشوند و به اروپا میروند. این نقطه اتصال، زمان توقف مرزی را از 48 ساعت به کمتر از 8 ساعت کاهش داده است.پروژه توسعه حملونقل ترکیبی در بندر هیوستون (ایالات متحده): تقاطع انرژی، صنعت و لجستیک: بندر هیوستون که بهعنوان یکی از شریانهای حیاتی صنعت پتروشیمی آمریکا شناخته میشود، با سرمایهگذاری مشترک دولت فدرال و شرکتهای انرژی مانند Chevron و ExxonMobil، زیرساختهای حملونقل ترکیبی را توسعه داده است. ترکیب حملونقل ریلی اختصاصی برای فرآوردههای شیمیایی، اسکلههای بارگیری اختصاصی کشتیهای کانتینری، و مسیرهای بزرگراهی به منطقه صنعتی Baytown، باعث کاهش زمان حملونقل از پالایشگاه تا کشتی به کمتر از 12 ساعت شده است. سیستم یکپارچه رهگیری مواد خطرناک با استفاده از فناوری GIS، امنیت را افزایش و ریسک زیستمحیطی را کاهش داده است.سیستم حملونقل ترکیبی بار در بلژیک: پایانههای Inland Waterways با مدل تعاونی محلی: بلژیک بهویژه در مناطق والون و فلاندری، مدل منحصربهفردی از حملونقل ترکیبی رودخانهای، ریلی و زمینی را بر مبنای تعاونیهای لجستیکی محلی پیادهسازی کرده است. استفاده از قایقهای کوچک کانتینری در مسیرهایی مانند کانال آلبرت و اتصال به شبکه ریلی SNCB موجب کاهش فشار ترافیکی در جادهها شده است. پایانههای Dry Port در شهرهای کوچک با مشارکت شهرداریها توسعه یافتهاند و سهم حملونقل رودخانهای از بار داخلی به بیش از 43درصد رسیده است.کریدور "Lapis Lazuli": اتصال افغانستان به اروپا با حملونقل ترکیبی جادهای–ریلی–دریایی: این کریدور که از افغانستان آغاز شده و از طریق ترکمنستان، آذربایجان، گرجستان و ترکیه به اروپا میرسد، یکی از مهمترین پروژههای ژئوپلیتیکی منطقهای در حوزه حملونقل ترکیبی محسوب میشود. با هماهنگی پنج کشور، سامانههای گمرکی دیجیتال، گذرنامههای ترانزیتی یکپارچه و پایانههای مشترک مرزی ایجاد شدهاند. ترکیب کشتیرانی در دریای خزر و دریای سیاه با راهآهن و کامیون، زمان ترانزیت کالا از هرات تا استانبول را به کمتر از 15 روز رسانده است. افغانستان از طریق این مسیر اکنون به بازارهای اروپایی دسترسی مستقیم یافته است.منطقه لجستیکی شمال ایتالیا (Verona Quadrante Europa): مدل پیشرفته از اتصال ریل، جاده و کانتینر: این مرکز لجستیکی یکی از بزرگترین مراکز حملونقل ترکیبی اروپا است. با بهرهگیری از خطوط راهآهن پرظرفیت به آلمان، فرانسه و بندر تریسته، و اتصال مستقیم به بزرگراههای اروپایی، سهم حملونقل ریلی در این منطقه از کل حملونقل به بیش از 60درصد رسیده است. ویژگی برجسته این منطقه، استفاده از جرثقیلهای هوشمند و سیستم خودکار بارگیری کانتینرها از روی کامیون به واگن در کمتر از 10 دقیقه است. این پایانه در حال تبدیلشدن به الگویی برای مراکز حملونقل ترکیبی در سایر کشورهای اتحادیه اروپا است.بندر شنگن (سنگاپور): ادغام راهبردی حملونقل دریایی، ریلی و هوایی با فناوریهای هوشمند: بندر شنگن یکی از پیشرفتهترین بنادر چندوجهی آسیاست. ویژگی خاص این بندر، اتصال همزمان به فرودگاه چانگی (Changi Airport) و شبکه ریلی مالزی است. در این سیستم، کالاها مستقیماً از هواپیما به قطارهای سریعالسیر و از آنجا به کشتی منتقل میشوند. استفاده از فناوریهای اینترنت اشیاء (IoT) و الگوریتمهای مدیریت زمانبندی هوشمند، انتقال کانتینرها را بدون توقف انسانی مدیریت میکند. سنگاپور در حال حاضر از نظر زمان تحویل، رکورد میانگین 6 ساعت از هواپیما تا کشتی را ثبت کرده است.حملونقل ترکیبی مواد معدنی در استرالیا (Pilbara Rail Freight Corridors): در ناحیه معدنی Pilbara، شرکتهای معدنی مانند Rio Tinto و BHP خطوط ریلی اختصاصی با عرضهای خاص احداث کردهاند که مواد معدنی را از معادن به بنادر صادراتی منتقل میکنند. این سیستم به شکل حملونقل ترکیبی طراحی شده: کامیونهای غولپیکر ابتدا مواد را به پایانههای ریلی میرسانند، سپس با قطارهای خودکار به بندر Dampier منتقل میشوند. از آنجا، کشتیهای عظیم بار را به مقصدهای جهانی منتقل میکنند. این مدل ضمن کاهش نیروی انسانی، باعث افزایش ایمنی و کاهش زمان حملونقل به کمتر از 24 ساعت برای هر 300 کیلومتر شده است.سیستم ترکیبی باری در هلند (Port of Rotterdam – Maasvlakte 2 Terminal): در پروژه توسعه جدید Maasvlakte 2، بندر روتردام بهعنوان بزرگترین بندر اروپا، سیستم حملونقل ترکیبی کاملاً خودکار شامل ریلی، جادهای، و آبی طراحی کرده است. جرثقیلهای هوشمند و خودروهای بدون راننده (AGVs) کانتینرها را بین کشتی، قطار و کامیون جابجا میکنند. افزون بر آن، مسیرهای آبی داخلی (Inland Barges) به سمت آلمان و بلژیک با زمانبندی دقیق فعال هستند. سیستمهای AI برای پیشبینی ازدحام و تخصیص مسیر، باعث بهینهسازی کل عملیات شده و 25درصد از انرژی مصرفی کل بندر را صرفهجویی کرده است.مرکز حملونقل ترکیبی Dourges فرانسهGateway : به کریدور شمال–جنوب اروپا: این مرکز که در شمال فرانسه نزدیک لیل واقع شده، با هدف اتصال بنادر دریای شمال به اسپانیا و ایتالیا از طریق خطوط ریلی پرظرفیت، توسعه یافته است. بارهایی که از بنادر مانند دونکرک یا کاله وارد میشوند، با قطارهای پرسرعت به جنوب منتقل میشوند. همچنین پایانههای بارگیری کامیون به واگنهای قطار (Rolling Highway) در این مرکز فعال هستند. این مرکز با توانایی جابجایی روزانه بیش از 3000 کانتینر، گلوگاههای مرزی سنتی فرانسه را دور میزند.پروژه اتصال ترکیبی چین–پاکستان (CPEC): حملونقل زمینی–دریایی در کریدور گوادر–کاشغر: در قالب کریدور اقتصادی چین–پاکستان (CPEC)، مسیر حملونقل ترکیبی میان بندر گوادر در پاکستان و کاشغر در چین توسعه یافته است. این کریدور شامل بزرگراه، خطوط راهآهن و پایانههای بارگیری چندمنظوره است. کالاها از چین با کامیون به مرز خنجراب میرسند، سپس از طریق خطوط راهآهن و بزرگراه جدید M8 به گوادر منتقل شده و از آنجا به بازارهای خاورمیانه و آفریقا صادر میشوند. این کریدور زمان ترانزیت را از 30 روز به 10 روز کاهش داده و وابستگی چین به تنگه مالاکا را کم کرده است.پایانه حملونقل ترکیبی ژنو (سوئیس): همگرایی باری در منطقه کوهستانی با تاکید بر کاهش کربن: ژنو به عنوان یک مرکز لجستیکی در قلب اروپا، پایانهای پیشرفته برای جابجایی ترکیبی بار در منطقه کوهستانی آلپ طراحی کرده است. بارها از طریق قطارهای باری از مرز فرانسه به این شهر میرسند و سپس با کامیونهای برقی به مناطق صنعتی منتقل میشوند. برای کالاهایی که نیاز به توزیع در سطح سوئیس دارند، از هواپیماهای باری کوچک استفاده میشود. این پایانه با هدف کاهش 70درصد انتشار کربن طراحی شده و با بهرهگیری از سیستمهای خورشیدی و انرژی آبی، تا حدود زیادی به خودکفایی انرژی دست یافته است.بخش دوم؛ 100 ظرفیت بالقوه و بالفعل ایران در حوزه حملونقل ترکیبی (Multimodal Transport)
الف) ظرفیتهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک
مرتبط با موقعیت سرزمینی، مرزها، دسترسیها و جایگاه ایران در کریدورهای منطقهای و جهانی
1. موقعیت چهارراهی ایران بین سه قاره
ایران در نقطه تلاقی سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا قرار دارد. این موقعیت ژئواستراتژیک، ایران را به چهارراه تمدنها تبدیل کرده است. در گذشته، ایران در قلب جاده ابریشم قرار داشت که قدیمیترین کریدور خشکی پایه جهان بود. امروزه نیز، ایران بهعنوان نقطه اتصال شرق و غرب و شمال و جنوب جهان شناخته میشود. این موقعیت، ایران را به یک مسیر حیاتی برای انتقال کالاها و انرژی بین قارهها تبدیل کرده است
2. دسترسی همزمان به آبهای گرم جنوب و مرزهای سرد شمالی (کاسپین)
ایران تنها کشور منطقه است که بطور همزمان به آبهای گرم جنوب (خلیج فارس و دریای عمان) و مرزهای سرد شمالی (دریای خزر) دسترسی دارد. این ویژگی، امکان ایجاد شبکههای حملونقل چندوجهی را فراهم میکند که میتواند کالاها را از بنادر جنوبی به بنادر شمالی منتقل کرده و سپس به روسیه و اروپا صادر کند. این مزیت جغرافیایی، ایران را به یک مسیر مطمئن و کوتاه برای ترانزیت کالاها تبدیل کرده است.
3. مجاورت با 15 کشور با جمعیت بالغ بر 600 میلیون نفر
ایران با 15 کشور همسایه است که جمعیت آنها بالغ بر 600 میلیون نفر است. این کشورها شامل عراق، افغانستان، پاکستان، ترکیه، ترکمنستان، ارمنستان، آذربایجان، روسیه (از طریق دریای خزر) و کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس هستند. این مجاورت، ایران را به یک بازار منطقهای بزرگ تبدیل کرده است که میتواند از طریق توسعه زیرساختها و نهادهای ترانزیتی، به دروازهای برای ورود کالاها به این بازارها تبدیل شود.
4. قرارگیری در مسیر کریدور شمال–جنوب (INSTC)
کریدور بینالمللی شمال–جنوب (INSTC) که هند، ایران، روسیه و در نهایت اروپا را به یکدیگر متصل میکند، یکی از پروژههای ژئواستراتژیک قرن بیستویکم است. ایران در قلب این مسیر قرار دارد. مزیت INSTC نسبت به مسیرهای سنتی، کاهش قابل توجه در زمان و هزینه حملونقل بین هند و روسیه (و به تبع آن اروپا) است. آزمایشهای انجامشده در سالهای اخیر نشان داده که ترانزیت از بندر بمبئی تا مسکو از طریق چابهار و انزلی میتواند تا 40درصد سریعتر و 30درصد ارزانتر از مسیر دریایی از کانال سوئز باشد.
5. پتانسیل ترانزیتی در کریدور چین–اروپا (طرح کمربند و جاده)
طرح کمربند و جاده (BRI) که توسط چین راهاندازی شده، در پی بازسازی نظم جدید حملونقلی اوراسیایی است و ایران در نقطه اتصال دو بخش کلیدی آن ــ کمربند اقتصادی جاده ابریشم و مسیر دریایی آن ــ قرار دارد. مسیرهای زمینی BRI که از چین آغاز میشوند، یا باید از شمال ایران (از طریق ترکمنستان و آذربایجان) و یا از جنوب آن (از طریق افغانستان و بندر چابهار) عبور کنند تا به اروپا برسند. این نقش پلمانند ایران، فرصتی استراتژیک برای جذب سرمایهگذاری، افزایش ترافیک ترانزیتی و بهرهبرداری از موقعیت ژئوپلتیکی است.
6. مرز زمینی با کشورهای دارای ظرفیت صادرات و واردات بالا (ترکیه، عراق، افغانستان)
ایران با سه کشور ترکیه، عراق و افغانستان مرز زمینی دارد که هر کدام دارای ظرفیتهای بالای صادرات و واردات هستند. ترکیه بهعنوان کشوری عضو گروه G20، پلی به اروپاست؛ عراق بزرگترین شریک صادراتی ایران و بازاری در حال بازسازی؛ و افغانستان، دروازهای به آسیای مرکزی و جنوب آسیا با نیاز شدید به واردات. این مرزها، ایران را به یک مسیر حیاتی برای ترانزیت کالاها تبدیل کرده است.
7. دسترسی همزمان به بنادر جنوبی و شمالی (چابهار، بندرعباس، انزلی، امیرآباد)
ایران دارای بنادر فعال در شمال و جنوب کشور است که امکان ایجاد شبکههای حملونقل ترکیبی را فراهم میکند. بندر چابهار در دریای عمان، دسترسی به آبهای آزاد و بازار هند را ممکن میسازد؛ بندرعباس، قلب تپنده تجارت دریایی کشور در خلیج فارس است؛ و بنادر انزلی و امیرآباد، حلقه اتصال با روسیه و بازار شمالی. این دسترسی دوطرفه، امکان ایجاد کریدورهای داخلی ریلی و جادهای را فراهم میکند که بتوانند مسیرهای جایگزین، موازی و مکمل برای جریان کالا ارائه دهند.
8. ظرفیت توسعهای در منطقه آزاد چابهار به عنوانهابجنوب شرق
چابهار نهتنها از نظر موقعیت جغرافیایی ممتاز است ــ تنها بندر اقیانوسی ایران ــ بلکه از حیث حقوقی نیز تحت رژیم منطقه آزاد فعالیت میکند؛ یعنی مشوقهای سرمایهگذاری، معافیتهای مالیاتی و امکان شراکت بینالمللی. چابهار میتواند به دروازه تجارت ایران با هند، شرق آفریقا، و آسیای جنوب شرقی تبدیل شود. اتصال ریلی چابهار به زاهدان و سپس به راهآهن سراسری، آن را به حلقهای حیاتی در زنجیرههای لجستیکی منطقه بدل میسازد.
9. قرارگیری در مسیر انتقال انرژی منطقهای (نفت، گاز، فرآوردهها)
ایران یکی از بازیگران کلیدی در زنجیره تأمین انرژی منطقهای است؛ با ذخایر عظیم نفت و گاز، پالایشگاههای متعدد، و شبکههای انتقال متنوع. موقعیت جغرافیایی ایران آن را به مسیر طبیعی انتقال انرژی از آسیای مرکزی، عراق و حتی روسیه به خلیج فارس و بازارهای آسیایی و آفریقایی بدل کرده است. زیرساختهایی مانند خطوط لوله، پایانههای صادراتی انرژی، و شبکههای حملونقل فرآوردهها میتوانند با تقویت اتصالهای چندوجهی، ایران را به «هاب لجستیک انرژی» منطقه تبدیل کنند.
10. امکان ارائه خدمات ترانزیت کالاهای حساس و پرارزش (Transit Security)
جایگاه جغرافیایی ایران، در کنار ثبات نسبی امنیتی در مقایسه با کشورهای همسایه، آن را به گزینهای مناسب برای ترانزیت کالاهای پرارزش، حساس یا نیازمند امنیت بالا بدل کرده است. این شامل دارو، قطعات صنعتی دقیق، مواد شیمیایی خطرناک، کالاهای نظامی و فناوریهای پیشرفته میشود. توسعه کریدورهای امن، استفاده از سامانههای پایش هوشمند، گمرکات دیجیتال و ناوگان همراه امنیتی، میتواند ایران را به مسیر ترجیحی شرکتهای بینالمللی بدل سازد.
11. وجود مرزهای متنوع برای اجرای پایانههای ترکیبی مرزی (بازرگان، اینچهبرون، میلک...)
تعدد و تنوع مرزهای رسمی ایران، بهویژه مرزهای خاکی فعال نظیر بازرگان (با ترکیه)، اینچهبرون (با ترکمنستان) و میلک (با افغانستان)، بستری منحصر بهفرد برای احداث پایانههای ترکیبی (Multimodal Terminals) فراهم کرده است. این مرزها با قابلیت اتصال به راهآهن، جاده، و در برخی موارد خطوط لوله، میتوانند به مراکز لجستیکی مدرن مرزی تبدیل شوند. احداث این پایانهها نه تنها موجب تسهیل تجارت دوجانبه، بلکه زمینهساز شکلگیری هابهای ترانزیتی در نقاط مرزی کشور خواهد بود؛ امری که در کاهش زمان توقف کامیونها، افزایش نرخ گردش واگنها و رشد تجارت منطقهای نقش کلیدی ایفا میکند.
12. قابلیت جذب بار ترانزیتی کشورهای محصور (ازبکستان، ترکمنستان، افغانستان)
جغرافیای محصور ازبکستان، ترکمنستان و افغانستان، این کشورها را بهطور طبیعی وابسته به مسیرهای ترانزیتی بدل ساخته است. ایران، از طریق بنادر جنوبی و شبکه ریلی خود، این فرصت را دارد تا به دروازه دریایی این کشورها تبدیل شود. توسعه مسیرهای چابهار–زرنج، سرخس–اینچهبرون، و خواف–هرات میتواند جایگاه ایران را در زنجیره تأمین کالاهای وارداتی و صادراتی این سه کشور تثبیت کند. بهویژه، با توجه به رقابت کریدورهای جایگزین در منطقه (مانند بندر گوادر یا راهآهن چین–قرقیزستان–ازبکستان)، تسریع در تکمیل زیرساختهای لجستیکی ایران ضرورت استراتژیک یافته است.
13. پتانسیل ورود به بازار لجستیک کشورهای حاشیه خلیجفارس از طریق ترانزیت معکوس
با توجه به توسعهیافته بودن بازار واردات در کشورهای جنوب خلیجفارس و کمبود منابع صنعتی در این منطقه، فرصت مناسبی برای ارائه خدمات لجستیک معکوس (Reverse Transit) از طریق خاک ایران فراهم شده است. ورود کالاهای آسیای میانه یا حتی اروپای شرقی به کشورهای حاشیه خلیجفارس، از مسیر بندرعباس یا چابهار به صورت زمینی، فرصتی است برای شکلگیری یک اکوسیستم خدمات حملونقل، انبارداری و لجستیک ارزشافزا که با رویکرد بازار محور میتواند ایران را به شریک تجاری و لجستیکی غیرنفتی این کشورها بدل سازد.
14. مجاورت با مناطق جنگزده و بحرانخیز (عراق، سوریه) برای صادرات مجدد و بازسازی
بازار بازسازی در عراق و سوریه، پس از تخریبهای ناشی از جنگ، به یکی از بزرگترین بازارهای تقاضای کالا و خدمات تبدیل شده است. ایران با بهرهگیری از مرزهای فعال همچون مهران، شلمچه و خسروی، میتواند به پایگاه صادرات مجدد کالاهای صنعتی، مصالح ساختمانی و تجهیزات فنی–مهندسی بدل شود. این نقش بهویژه در قالب زنجیره تأمین بازسازی و با حمایت مالی طرفهای ثالث (مانند اتحادیه اروپا یا بانکهای توسعهای) اهمیتی دوچندان مییابد.
15. نقش بالقوه در حملونقل ترکیبی کالاهای چینی از مسیر کوتاه خزر–بندرعباس
در رقابت با مسیر طولانی قزاقستان–روسیه–اروپا، مسیر جایگزین چین–قزاقستان–خزر–ایران (بندر امیرآباد تا بندرعباس) دارای مزیت نسبی در زمان و هزینه است. فعالسازی این مسیر ترکیبی (دریا–ریل–جاده) نه تنها به افزایش سهم ایران در پروژه یک کمربند–یک راه (BRI) کمک میکند، بلکه زیرساختهای شرقی کشور را نیز فعال میسازد. اتصال مستقیم بندر امیرآباد به شبکه ریلی جنوب و استفاده از واگنهای کانتینربر و سیستمهای هوشمند ردیابی کالا در این مسیر، ضریب رقابتپذیری ایران را در برابر مسیرهای رقیب ارتقاء خواهد داد.
16. ظرفیت همکاری با اتحادیه اقتصادی اوراسیا در حوزه لجستیک ترکیبی
امضای موافقتنامه تجارت ترجیحی با اتحادیه اقتصادی اوراسیا، دریچهای به بازار حدود 180 میلیون نفری این اتحادیه گشوده است. افزون بر تجارت کالا، این توافق میتواند به گسترش همکاریهای لجستیکی نیز بینجامد. ایران میتواند به عنوان مسیر اتصال اعضای این اتحادیه به آبهای آزاد، نقش یک کریدور لجستیکی مکمل را ایفا کند. بهویژه، راهاندازی مراکز ترانزیتی مشترک، استانداردسازی تجهیزات حملونقل، و اجرای پروژههای مشترک در حوزه انبارداری مرزی از جمله فرصتهایی است که باید با نگاه منطقهای به آنها پرداخت.
17. مرز مشترک با ارمنستان و اتصال بالقوه به دریای سیاه از طریق گرجستان
مرز نودوز با ارمنستان، اگرچه کوتاه است، اما از نظر ژئوپلیتیکی یکی از ارزشمندترین پنجرههای ایران به سوی دریای سیاه محسوب میشود. تقویت زیرساختهای جادهای در محور نوردوز–ایروان و سپس توسعه مسیرهای ترانزیتی از ارمنستان به گرجستان (بنادر پوتی و باتومی)، امکان ورود ایران به بازارهای دریایی شمال–شمال غرب را فراهم میکند. این مسیر با حمایت دیپلماتیک، سرمایهگذاری مشترک، و مشارکت در پروژههای توسعهای منطقه قفقاز جنوبی میتواند به یکی از حلقههای مکمل کریدور شمال–جنوب بدل شود.
18.پتانسیل تبدیل شدن به Gateway شرق اروپا از طریق راهآهن ترکیه–ایران
اتصال ریلی ایران به ترکیه از طریق مرز رازی–کاپیکوی، فرصتی راهبردی برای دسترسی به بازار بالکان و شرق اروپا ایجاد کرده است. راهآهن ترکیه از طریق شبکه TEN-T اتحادیه اروپا، امکان حمل کالا به مجارستان، بلغارستان، رومانی و حتی اوکراین را فراهم میسازد. با تقویت ایستگاههای تبادل مرزی، نوسازی واگنهای ترانزیتی، و تدوین تعرفههای رقابتی، ایران میتواند به Gateway منطقهای برای صادرات و واردات کالاهای شرقی–غربی در مرز آسیا و اروپا بدل شود.
19. مرز زمینی با پاکستان بهعنوان شاهراه اتصال به کریدور CPEC
مرز میرجاوه بهعنوان اتصال زمینی ایران به پاکستان، در شرایط گسترش کریدور اقتصادی چین–پاکستان (CPEC)، نقش تعیینکنندهای یافته است. با توجه به سرمایهگذاری گسترده چین در بندر گوادر و زیرساختهای مواصلاتی پاکستان، ایران میتواند با اتصال چابهار به گوادر از طریق خطوط جادهای و ریلی مشترک، در زنجیره تأمین منطقه جنوب آسیا سهم بگیرد. این مشارکت، در کنار ایجاد مناطق آزاد مشترک و مراکز لجستیک مرزی، میتواند ایران را از انزوا در پروژههای زیرساختی شرق آسیا خارج سازد.
20. قابلیت راهبردی در میانجیگری لجستیکی بین هند، روسیه و آسیای مرکزی
با تلاقی منافع اقتصادی هند (بهویژه در بندر چابهار)، نفوذ تاریخی روسیه در آسیای مرکزی، و موقعیت ژئوپلیتیکی ایران در میان این بازیگران، تهران میتواند نقش یک «میانجی لجستیکی» ایفا کند. طراحی پلتفرمهای حملونقل ترکیبی، انعقاد توافقات سهجانبه (مثل توافق ایران–هند–ازبکستان)، و راهاندازی شرکتهای مشترک لجستیکی در مسیر بندرعباس–آسیا میانه، ابزارهایی برای تحقق این نقشاند. چنین نقشی نهتنها درآمد ارزی برای کشور به همراه دارد، بلکه در دیپلماسی اقتصادی منطقهای نیز برگ برندهای راهبردی تلقی میشود.
ب) ظرفیتهای زیرساختی و فنی مرتبط با خطوط ریلی، جادهای، بنادر، فرودگاهها و تأسیسات پشتیبان لجستیک
21. وجود بیش از 13 هزار کیلومتر خطوط ریلی فعال
شبکه ریلی گسترده ایران، یکی از مزایای بنیادی برای شکلگیری هابهای لجستیکی مدرن است. این زیرساخت سراسری، امکان جابهجایی بارهای حجیم با هزینه کم، ایمنی بالا و سازگاری با محیط زیست را فراهم میآورد. در کشورهایی چون آلمان و روسیه، ساختار مشابه موجب تمرکز فعالیتهای لجستیکی در مناطق ریلیمحور شده است.
22. ظرفیت توسعهای خطوط ریلی برقی یا دوخطه (سیرجان، تهران–بافق)
قابلیت ارتقای خطوط به مسیرهای برقی یا دوخطه، امکان افزایش سرعت، ظرفیت و پایداری را فراهم میسازد. نمونههای مشابه در کشورهای اروپایی نشان دادهاند که سرمایهگذاری در خطوط برقی باعث تقویت رقابتپذیری ریلی نسبت به جادهای میشود.
23. شبکه بزرگراهی گسترده از شمال به جنوب و شرق به غرب کشور
وجود شبکه بزرگراهی ملی از خرمشهر تا سرخس و از بازرگان تا چابهار، زمینه اتصال سریع هابهای لجستیکی به مراکز تولید، مصرف و مرزهای صادراتی را فراهم میسازد. این مزیت، امکان تشکیل خوشههای حملونقل چندوجهی را تقویت میکند.
24. وجود بنادر تجاری مهم در جنوب (بندرعباس، امام خمینی، عسلویه، چابهار)
این بنادر بهعنوان گلوگاههای اصلی ورود و خروج کالا، امکان ارتباط مستقیم با بازارهای جهانی را فراهم میسازند. توسعه هابهای پشتبندری در مجاورت این بنادر، میتواند نقشآفرینی ایران را در زنجیره تأمین جهانی تقویت کند.
25. بندر چابهار با ظرفیت توسعه بندر خشک و اتصال به افغانستان
چابهار بهعنوان تنها بندر اقیانوسی ایران، دروازهای راهبردی برای صادرات و ترانزیت کالا به افغانستان و آسیای میانه محسوب میشود. توسعه بندر خشک در کرمان یا زاهدان میتواند لجستیک داخلی و خارجی این محور را بهینه کند.
26. بندر انزلی و بندر امیرآباد برای حملونقل ترکیبی در خزر
این بنادر خزر، پل ارتباطی ایران با روسیه و قفقاز در قالب حملونقل ترکیبی (جاده–دریا یا ریل–دریا) هستند. توسعه مراکز لجستیکی در این دو بندر، میتواند موقعیت ایران را در کریدور شمال–جنوب تحکیم بخشد.
27. شبکه سراسری انبارها و مراکز دپوی کالا (شرکتهای لجستیکی)
تعدد انبارهای عمومی، تخصصی و سردخانهای در استانهای مختلف، امکان شکلگیری زنجیره توزیع هوشمند و تجمیع کالا را فراهم میکند. اتصال این انبارها به خطوط حملونقل باعث کاهش زمان و هزینه تحویل میشود.
28. مراکز صنعتی نزدیک به شبکه ریلی (اراک، اصفهان، تبریز، کرمانشاه)
قرارگیری خوشههای صنعتی در مجاورت ریل، موجب کاهش هزینه حمل مواد اولیه و محصولات نهایی شده و زمینه تشکیل زنجیره تأمین لجستیکی داخلی را فراهم میسازد. این الگو در چین و آلمان با موفقیت پیاده شده است.
29. وجود پایانههای ریلی با قابلیت اتصال مستقیم به مراکز توزیع
پایانههای ریلی در مناطق مرکزی و صنعتی کشور، قابلیت تبدیل شدن به هابهای بارگیری، تخلیه و پخش منطقهای دارند. طراحی هوشمند این پایانهها میتواند عملیات Cross-Docking و Pick-Pack را تسهیل کند.
30. فرودگاههای بینالمللی با قابلیت بارگیری ترکیبی (امام، مشهد، بندرعباس)
زیرساختهای حملونقل هوایی در کنار خطوط ریلی و جادهای، امکان حملونقل ترکیبی کالاهای حساس و سریعالفساد را فراهم میسازند. این ظرفیت در توسعه صادرات محصولات کشاورزی و الکترونیکی اهمیت دارد.
31. پروژههای فعال توسعه خطوط راهآهن (رشت–کاسپین، چابهار–زاهدان)
طرحهای ریلی در حال اجرا میتوانند مناطق جدیدی را به شبکه ملی متصل کرده و فرصتهای تازهای برای توسعه هابهای لجستیکی در شمال و جنوب شرق ایجاد کنند. این پروژهها همچنین تکمیلکننده کریدور شمال–جنوب هستند.
32. تأسیسات نگهداری بار در مناطق خشک(Dry Ports بالقوه در اراک، یزد، قم)
استقرار بنادر خشک در شهرهای مرکزی میتواند عملیات گمرکی، انبارداری و ترخیص کالا را از بنادر جنوبی به داخل کشور منتقل کرده و باعث توزیع یکنواخت بار و کاهش تراکم بنادر اصلی شود.
33. تجهیزات مکانیزه بارگیری در برخی بنادر(BTS در بندرعباس)
وجود تجهیزات مکانیزه مانند سامانههای بارگیری سریع کانتینر، کاهش زمان توقف کشتیها و افزایش بهرهوری عملیات بندری را ممکن میسازد. این مزیت، هابهای بندری را در رقابتهای منطقهای تقویت میکند.
34. امکان استفاده از فناوریهای موقعیتیابی برای ردگیری کالا (GPS، AIS)
بهکارگیری فناوریهای ردگیری و اینترنت اشیاء، امکان نظارت دقیق بر جریان کالا و بهینهسازی مسیرهای حمل را فراهم میسازد. زیرساخت دیجیتال قوی، رکن اساسی لجستیک هوشمند محسوب میشود.
35. ظرفیت حمل ریلی مواد معدنی به بنادر جنوب شرقی (سنگان–چابهار)
شبکه ریلی در حال توسعه میان معادن شرق کشور و بندر چابهار، میتواند صادرات مواد معدنی سنگین را تسهیل کرده و شکلگیری زنجیرههای ارزش معدنی در کنار هابهای لجستیکی را ممکن سازد.
36. وجود مناطق ویژه اقتصادی در نقاط اتصال حملونقل (ارس، سلفچگان، بندرامام)
این مناطق با مشوقهای گمرکی و زیرساختی، امکان تجمیع کالا، مونتاژ، بستهبندی مجدد و صادرات مجدد را فراهم میسازند. ترکیب این مزایا با حملونقل ترکیبی، الگوی لجستیک ارزشافزا را تقویت میکند.
37. طرح توسعه لجستیک ملی وزارت راه با پیشبینی 65 هاب لجستیکی
وجود طرح جامع با تعیین خوشههای لجستیکی در استانها، امکان همافزایی فعالیتها و تمرکز سرمایهگذاریها را بهوجود میآورد. این رویکرد، مشابه مدل توسعه لجستیکی در فرانسه و چین است.
38. امکان استفاده از واگنهای یخچالی و کانتینری برای کالاهای حساس
استفاده از واگنها و کانتینرهای ویژه برای حمل کالاهای فاسدشدنی، دارویی یا صنعتی، ظرفیت ایران را در صادرات تخصصی و پرارزش افزایش میدهد. اتصال این واگنها به زنجیره توزیع سرد ضروری است.
39.خط آهن باری اختصاصی برخی کارخانهها (مثل فولاد مبارکه)
وجود خطوط ریلی اختصاصی میان کارخانه و شبکه سراسری حملونقل، موجب کاهش هزینه حمل، کاهش زمان توقف و تضمین زنجیره تأمین میشود. توسعه این مدل در سایر صنایع مزیتساز است.
40. خطوط ریلی در حال اتصال به کشورهای همسایه (به ترکمن